نوشته شده توسط : anahita

(بیچارگی... سیاه بختی)

درددل با دل...

چرا دنیا پر از حادثه های وارونه هست  ... عاشق کسی میشی که عاشقی نمیدونه

من به دنبال تو و تو به دنبال کسی دیگه ... هیچ کدوم از ما دوتا به اون یکی راست نمیگه

من واسه چشمهای نازنین تو یه دیوونه ام ...

من دوستت دارم من دوستت دارم ولی علتش رو نمیدونم...

حالا که میخوای بری حالا که میخوای بری بذار نگاهت بکنم...

چون یه بار دیگه میخوام این دل رو ساکت بکنم...

یه چیزی فقط بذار...یه چیزی فقط بذار روز تولدت... هدیه مو بیارم بدم دست خودت...

آدما فکر میکنن بعضی ها خیلی غم دارن...کاشکی فقط این بود اونا خیلی کسها رو کم دارن...

عاشق کسی میشن که عاشقاش فراوونه...بین انتخاب عشقش عمریه که حیرونه...

اونی رو که دوست داری ... چرا تورو دوست نداره...

شایدم دوست داره ولی به روش نمیاره...





:: بازدید از این مطلب : 285
|
امتیاز مطلب : 29
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : دو شنبه 3 اسفند 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/commenting//
یاسین در تاریخ : 1390/2/1/4 - - گفته است :
سلام وب زیبایی داری خوشحال میشم بهم سر بزنی.


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: